آقای همسر رفته تهران و من خانه مامان هستم. باید بنشینم سر پایان نامه و کلکش را بکنم ولی عجیب بی حوصله ام. صدایی توی سرم از دیشب گیر داده که برو یک قسمت از فصل سوم سرگذشت ندیمه را ببین و من در مقابلش مقاومت می کنم. می دانم مثل آدمیزاد سریال نمی بینم و اگر بنشینم سرش باید تا آخر ببینم.

شاید با مامان برویم خانه یکی از اقوام دخترک کوچولویشان را ببینیم تا کمی سرحال شوم.

باید برای زمان های استراحت هم بروم سراغ آموزش های دیجیتال مارکتینگ سایت متمم، بلکه این وسوسه سریال دیدن از سرم بیفتد که الان اصلا وقتش نیست.

این مراحل آخر پایان نامه خسته ام کرده، هربار استاد به جز اصلاحاتش، یک کار جدید اضافه می کند و من خسته تر از قبل باید بنشینم سرش. ظرف های پذیرایی جلسه دفاع را خریده ام هی نگاهشان می کنم انگیزه بگیرم برای ادامه کار:)

امیدوارم هرچه زودتر تمام شود که برای کارهای اداری ثبت سمن به تمام شدنش نیاز دارم.

​​​

من و نفس های آخر پایان نامه

های ,آخر ,ام ,بنشینم ,نامه ,سرم ,و من ,پایان نامه ,باید بنشینم ,آخر پایان ,می کنم

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فتوتراپی دی کرمانشاه 09914076040 وبلاگ من سوالات مطالعات اجتماعی،علوم،پیام آسمانی و جواب تمرینات عربی سایت جوجه بوقلمون رطوبت ساز صنعتی،رطوبت ساز گلخانه،رطوبت ساز قارچ،رطوبت ساز پروانه ای دماکاران بازدید از موزه دفاع مقدس معرفی کانال تلگرامی فروشندگان نصب پکیج دیواری و دستگاه تصفیه آب در شیراز Ojabol (اُجابُل)